بالاخره یک صبح بیدار می شویم و می بینیم که برف باریده.
یک برف ساکت و آرام.
همه جا را یک سکوت سفید فرا گرفته و دیگر نه خبری از خون و خون ریزی خواهد بود،
نه صدای مسلسل،
نه صدای زوزه ی گرگ ها .
بالاخره یک روز صبح بیدار می شویم و می بینیم که باران باریده.
اشک ها را شسته، غم ها را برده و دکه های رومه ی و کلمات دروغ رومه ها را آب برده،
همه جا تر و تازه شده و رنگین کمان ها بیرون زده اند و همه جا رنگ آرامش گرفته.
بالاخره یک روز صبح بیدار می شویم و می بینیم که هوا آفتابی ست.
دلمان گرم شده، پشتمان گرم تر.
خوبی ها در تلالو خورشید می درخشند و بدی ها، درد می کشند و دختری به نام شادی، برایمان می رقصد و می رقصد. 
بالاخره یک روز از خواب بیدار می شویم،
نمی دانم برفی باشد یا بارانی یا آفتابی،
اما بالاخره یک روز از خواب بیدار می شویم


اکثر آدمها درک کاملی از زندگی ندارن وقتی کنارشون هستن قدر نمیدونن وقتی نیستن زمزمه میکنن ای کاش ای کاش .وقتی تنها هستن میگن ای کاش یکی باشه فلان میکنم وقتی اون یکنفر پیدا میشه ،بدخلقی میکنن وحتی گاهی خیانت و.وقت استراحت بفکر درآمد وقت کار و تلاش بفکر استراحت اصلا ما آدمها تکلیفمان با خودمون مشخص نیس،شایدم سواد زندگی کردن نداریم(نیاز به ویرایش الان واقعا خستم)
زمانی علمای اهل تسنن مرحوم علامه امینی (صاحب کتاب الغدیر) را برای صرف شام دعوت می کنند. اما علامه امینی امتناع می ورزد و قبول نمی کند.آنها اصرار می کنند که علامه امینی را به مجلس خود ببرند.به علت اصرار زیاد علامه امینی دعوت را می پذیرد و شرط می گذارد که فقط صرف شام باشد وهیچ گونه بحثی صورت نگیرد آنها نیز می پذیرند. پس از صرف شام یکی از علمای اهل سنت که در آن جمع زیادی از علما نشسته بود می خواست بحث را شروع کند که علامه امینی گفت : قرار ما این بود که بحثی
چه زیباست که این روزها پشت بام خانه ها چون برگ های این فصل رنگ زرد و نارنجی رو به خود گرفته اند درختانی پر از آلو گیلاس بهشت کوه بینالود اینجاست.شهر بام های طلایی، خوشا خرو و درختان قشنگش خوشا آن باغهای رنگ به رنگش
امشب ساعت هفت یه خانم خیلی متشخص با صدای بسیار ملیح زنگ زد به گوشیم و پرسید: ظهر از رستوران ما غذا سفارش دادین ، از کیفیتش رضایت داشتین؟ حس عجیبی بود، بالاخره پس از مدتهای طولانی یه خانمی به گوشیم زنگ زده بود. میخواستم بهش بگم بیخیال غذا بیا یکم معاشرت کنیم. یه لحظه به خودم گفتم مسخره !
اینا رو می‌نويسم فقط و فقط برای یادآوری در آینده به خودم ، البته اگه من و بلاگفا و این وبلاگ در آینده نفس می‌کشیدیم ! به هر حال آدمیزاد همیشه در حال تغییر هس یا منفی یا مثبت خب اگه با مرور زمان پیشرفت اخلاقی داشتم خوشا به سعادت من ! اگه افت اخلاقی داشتم شاید این نوشته تلنگری بشه برای بازیابی این اخلاقیات. مثلا : اصلا یاد نمیدم از داخل ماشین یا تو هر شرایطی آشغال ریخته باشم تو محیط اطراف ، این اخلاق مختص این سالها نیس از همون نوجوانی مثلا یادمه دوران
پیشاپیش میلاد رسول اکرم و همچنین میلاد جامع علم و عمل و عبادت ، پرچم دار شاهراه ولایت علوى، حضرت امام جعفر صادق علیه السلام گرامى باد???????? امام جعفر صادق (ع) : از جمله دوست داشتني ترين اعمال نزد خداي متعال شادي رسانيدن به مؤمن است و سير كردن او از گرسنگي ، يا رفع گرفتاري او يا پرداخت بدهيش.
جدیدا تعداد بازدید کنندگان یا بعبارتی مخاطبانم کم شده البته زیاد مهم نیس چون همیشه سعی کردم برای خودم بنویسم نه دیگران ولی خب اینکه بگم مخاطبان هیچ تاثیری بر فعالیتم نداره دروغ محضه به هر حال آدمی هرچقد هم بزرگ و مرد بشه گاهی نیاز به توجه داره???? البته به مخاطبانم حق میدم بارها آدرس وبلاگم رو عوض کردم و آخرین مرتبه ای که عوض کردم یه اونو به نام خودش ثبت کرد هرچند بهم پسش داد ولی خب تا حالا خانم ندیده بودم البته تو زندگی شخصی خودم شایدم دلیل ریزش
پرسش : نظر معظم له درباره ولایت فقیه چیست!؟ پاسخ : ولایت در آن چه - به اصطلاح فقها - امور حسبیه خوانده می شود برای هر فقیهی که جامع شرایط تقلید باشد ثابت است . و اما در امور عامه که نظم جامعه اسلامی بر آنها متوقف است هم در شخص فقیه و هم در شرایط به کار بستن ولایت امور دیگری معتبر است از جمله مقبول بودن نزد عامه مؤمنین . معنی ساده تر ???????????????? امور حسبیه آن چیزهایی است که امام معصوم به هیچ وجه راضی به ترک آن ها نیست مثل سرپرستی از ایتام یا مجانین (این تعریف

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

تقدیم به عزیزترینم دانلود رایگان فیلم و سریال با لینک مستقیم سایت سرگرمی استریمر ایرانی پرشین دانلود وبسایت تخفیف گروهی آفکادو گشتا صنعت اصفهان Fashion